شعار باید به موقع باشد. سخنرانی می گفت ازدواج متعدد و مدت دار صحیح نیست. خانمها که احساساتی شده بودند همان موقع بلند داد زدند: «صحیح است. صحیح است». با این شعار مردها هنوز هم که هنوزه ماندهاند که این نوع ازدواج صحیح نیست یا هست. برخی از مردان می گویند فعلاً ما کارمان را میکنیم تا تکلیف مشخص شود. کنار قبر شهیدی بودیم یک روای داشت از حماسه ها و شجاعتش می گفت: «وقتی او شهید شد عراقیها گفتند خمینی را کشتیم.» نام خمینی که آمد. عدهای بلند سه بار صلوات فرستادند دوستم گفت این جا، جای صلوات نبود بعد خندید و گفت اگر مسؤول این افراد بود دستور میدادم، 5 بار کتاب مختصرالمعانی (معانی و بیان)[1] را بخوانند.
[1] . طلاب با خواند کتاب مختصر المعانی و جواهرالبلاغه با فنون ادب آشنا میشوند. این فنون رابطه تنگاتنگی با علم روان شناسی دارد. فنون ادب (معانی، بیان و بدیع) سه بخش دارد: علم معانی، علم بیان و علم بدیع. علم معانی: دانش شناختن احوال لفظ است از جهت مطابقت با مقتضای حال. علم بیان: دانش ایراد معنی واحد به شیوههای مختلف است که از نظر وضوح و خفی با هم تفاوت دارند. علم بدیع: دانش شناختن راههای زیبا ساختن سخن است پس از رعایت آن با مقتضای حال و وضوح دلالت، یعنی نخست، سخن باید از نظر علم معانی و بیان درست باشد و آنگاه به زیبا ساختن آن از نظر صناعات بدیعی پرداخته شود.
منبع: نرم افزار شوخ طبعی ها و حکایات طلبگی
برخی می گویند: روحانیون بر منبرها رویدادهای تاریخی را پیوسته تکرار می کنند.
اولاً برخی همیشه دنبال بهانه هستند و کارشون تمومی ندارد در همه شؤون زندگی هم این گونه هستند اینها ذهن آرامی هم ندارند و بیماراند. وقتی روحانیای درباره مسائل روز سخن میگوید به او گیر میدهند کهالان مثلاً محرم است فقط از امام حسین بگو. اگر از امام حسین بگوید می گویند. چرا تحلیل نمی کنید و با مسائل روز تطبیق نمیدهید. اگر تطبیق دهند می گویند شما مردم را نادان فرض می کنید؟ خودشان بلداند تحلیل کنند و تطبیق دهند شما تاریخ را بگویید. خب روحانی کارشناس دین است و می داند چه کند «اگه علی ساربونه بلد شتر رو کجا بخوابونه».
کسی به پزشک می گوید چرا دارو را تکراری می دهی؟ اگر بخواهند به این حرف ها گوش کنند داستان پیرمرد و و فرزند و خرش پیش میآید. که خودش سوار بود گفتند. دل سنگ فرزندت پیاده است. او را سوار کرد و خودش پیاده رفت گفتند بچه خجالت هم خوب چیزی بابای پیرت راه می رو و تو سواری؟ هر دو سوار شدند گفتند الاع بیچاره را کشتید. الاغ را به دوش بکشید. الاغ را به دوش کشیدند از پلی رد میشدند الاغ افتاد توی رود خانه. پیر مرد گفت این عاقبت کار کسی است که عقلش را تعطیل کند و به حرف این و اون را گوش کنه. ثانیاً که هر تکراری مخل و مُمِل نیست تکرار از نظر روان شناختی یادگیری و تربیتی، تکرار مادر مهارت و سبب تثبیت باورها و تحقق یادگیری میشود اتفاقا در تعریف علمی یادگیری تکرار یکی از ارکان مهم است.
ثالثاً الان خوشبختانه روحانیون مباحث کاربردی و مهمی را در تلویزیون مطرح میکنند نمونه اون سمت خدا،برنامه گلبرگ، استاد راشد یزدی و ...که پرمخاطب هم هست.
رابعاً در بسیاری از سخنرانها تاریخ را تحلیلی و تطبیقی (با امروز)
خامساً همین منبرها بود که انقلاب را بیمه کرد همین پامنبریان بودن که علم الهدی، زین الدین، همت و آوینی و... شدند و حماسه را به عرفان گره زدند و الگوی کشورهای دیگر شد که خواب سنگینی هم داشتند. امام فرموده بودند ما این انقلاب را صادر خواهیم کرد و صادر شد.
سادساً باید به عده ای مغرض بگوییم می دونیم کجاتون می سوزه. غلامه برای اربابش آفتابه آب داغ برد تا کمی اذیت هایش را تلافی کند و ارباب بدجوری سوخت. ارباب بیرون که آمد شروع کرد به زدن و ناسزا گفتن. غلام زیر مشت و لگد او می گفت می دونم کجات می سوزه.
سخنرانی می گفت:
فردی آمد پیش من و گفت من یه سؤال را از 20 روحانی پرسیدم یکیاز آنها به من پاسخ صحیح نداد. خودکار و کاغذ برداشتم سؤال را پرسیدم و یاد داشت کردم گفتم خب حالاچندتا از آن 20 پاسخ را بگو من یاداداشت کنم. گفت: من حضور ذهن ندارم. گفتم ببینید مگه میشه شما دنبال پاسخی باشید ولی هیچ یک را به یاد نداشتهباشید و بدانید که آنها صحیح نیستد. بله این جور افراد سؤال تعنتی دارند نه تفقهی و برای دانستن. از همانابتدا برای نپذیرفتن پیش میآیند و دنبال پاسخ نیستند. یه نفر زمانی که حوزه نجف قوی بود رفته بود نجف و برگشته بود ادعا میکرد همهی علمای نجف را در مناظره شکست دادم. با تعجب گفتند چه طوری؟ گفت خیلی راحت هر چه آنها میگفتند در جوابشان می گفتم نه کی گفته؟
البته نقدها و پیشنهادهای دوستانه و کارشناسانه را باید با جان و دل شنید و ایرادها را باید رفعکرد. این را گفتم تا خدای نکرده دوستان و متدینان ناخواسته آب به آسیاب دشمن نریزند
منبع : نرم افزار تافته جدانابافته
دوربین مخفی ملکوت
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى؛
سوره : العلق آیه : 14
یا ندانست که خداوند (همه اعمالش را) مى بیند؟
Does he not know that Allah does see
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛
سوره : الحجرات آیه : 10
جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند، پس (در تمام اختلافات) میان دو فرد یا دو گروه برادرانتان اصلاح نمایید، و از خدا پروا کنید شاید مورد ترحم قرار گیرید.
The believers are but brethren, therefore make peace between your brethren and be careful of (your duty to) Allah that mercy may be had on you
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ
لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ
فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛
سوره : آل عمران آیه : 159
پس به برکت رحمتى از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدى، و اگر بد خلق و سختدل بودى حتما از دورت پراکنده مىشدند. پس، از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، که بىتردید خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
Thus it is due to mercy from Allah that you deal with them gently, and had you been rough, hard hearted, they would certainly have dispersed from around you; pardon them therefore and ask pardon for them, and take counsel with them in the affair; so when you have decided, then place your trust in Allah; surely Allah loves those who trust
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |