کاخ و کوخ!
امام علی (ع) فرمود: هر کجا کاخی بر پاست لاجرم کوخی هم در کنار ش برجاست.
حق کشی، حق خوری، رشوه، پارتی بازی، تدلیس، غِش در معامله، کم کاری و کم فروشی، و................. ثروت ساز است به چه قمیتی؟
به قیمت خون ضعیف در شیشه کردن
پیامبر صلى الله علیه و آله : اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ اَنْ تَعْدِلوا بَیْنَ اَولادِکُمْ حَتّى فِى الْقُبَلِ؛(1) خداوند دوست دارد که بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید حتى در بوسیدنشان. 1 نهج الفصاحه، ح 754.
یکى از یاران رسول خدا (ص) فقیر شد.خدمت رسول خدا آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر فرمودند :
برو هر چه در منزل دارى اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!
آن مرد انصار رفت و طاقه اى گلیم و کاسه اى را خدمت پیغمبر آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمودند: چه کسى اینها را از من مى خرد؟
مردى گفت : من آنها را به یک درهم خریدارم .
حضرت فرمودند: کسى نیست که بیشتر بخرد! مرد دیگرى گفت : من به دو درهم مى خرم . پیغمبر به ایشان فروخت و فرمودند: اینها مال تو است .
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمودند: با یک درهم غذایى براى خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبرى خریدارى کن و او نیز به دستور پیغمبر عمل کرد.
تبرى خرید و خدمت پیغمبر آورد. حضرت فرمودند: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن ، در بازار بفروش .
مرد به فرمایشات رسول خدا عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگى او بهتر شد.
پیغمبر گرامى به او فرمودند: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایى در حالى که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.
https://www.rasekhoon.net/media/show/871803/
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - دوست داشتن
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - روش دعوت
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - لزوم خنده
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - شکر داشتن
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - مراقبت فرزندان
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - رزق خدا
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - حق پا برجاست
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - شعر بد آموز
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - کلاه غربی
مجموعه کلیپ های خنده حلال - استاد قرائتی - وقت شناسی
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |