|
بچه که بودم مادرم می گفت: شلوار جین پوشش کارگران سیاه پوست معادن آمریکا است که به خاطر جنس زخیمش و نوع کارشان از آن استفاده می کنند، مادر می گفت کارگران به خاطر نوع کارشان بر اساس مرور زمان شلوارشان به سنگهای معدن سایده می شود و تغییر رنگ می دهند و بعد هم قسمت هایی از آن پوسیده و پاره می شود. بعد هم گفت بعضی از مردم با تفکر مُد بودن این نوع پوشش خودشان شلوار جین می خرند و در داخل حمام با سنگ حمام آنقدر می سایند تا قسمتهایی از شلوار تغییر رنگ بدهد و بعضاً پاره هم بشود. حالا چند سالی است انگار اکثر مردم کشور ما کارگران معادن امریکا شده اند، که شلوار جین می پوشند و بعضاً قسمت هایی از رنگ شلوارشان سفید است و گاهی پاره بودن و وصله دار بودنش هم به چشم می خورد. آن روزها ما بچه بودیم و کار افراد مُد گرا پر مَشِقَت، اما حالا باید گفت دست تولیدی ها درد نکند که خودشان زحمت تغییر رنگ و پاره کردن شلوار ها را می کشند و این کار مَشِقَت بار را از دوش مردم ما برداشته و حتی خود همین تولیدی ها هر روز و هر روز شلوار ها را تنگ تر می کنند که احتمالاً به خاطر اسراف نکردن پارچه باشد. ** ولی واقعا سیمان سپاهان و ذوب آهن لباس کاری که به کارگران می داد از همین جنس بود
|
رویارویی با غم غربت
بیتردید سخن آزادگان که سالها در زندانهای تنگ، تاریک، نمناک و ترسناک عراق زندگی کردهاند و طعم غربت و غم دوری از یار و دیار را با تکتک سلولهایشان چشیدهاند، برای افرادی که مشکلاتی در زندگی دارند و یا به دلیلی مانند خدمت سربازی، تحصیل، مأموریت شغلی، تبلیغ دین و... از یار و دیار خود دور هستند شنیدنی، و سبک رویاروییشان با آن مشکلات نفسگیر، بهطور عملی «درسآموز» خواهد بود. برای همین با یکی از آزادگان روحانی که برادر سه شهید است و پس از بازگشت به وطن به نوشتن کتاب و گردآوری خاطرات ایام اسارت و روایتگری، همت گماشته است مصاحبه کردیم. ایشان شیوههای مثبت آزادگان در رویارویی با مشکلات یادشده را چنین بیان کردند:
1. گعدهگیری: گاهی گرد یک نفر که نزد بچهها احترام خاصی داشت جمع میشدیم. این فرد لزوماً خودش پرحرف نبود، ولی هرچه بود، برای همه دوستداشتنی بود. دور هم، بحثهای کشکولی و متنوعی داشتیم. هنوز مزة آن نشستهای صمیمی، بیتکلف و خودمانی زیر دندانمان است.
2. علمآموزی و تدریس: از تواناییهای علمی افراد برای تدریس، تحصیل و کسب مهارتهای مختلف استفاده میکردیم.
3. تلاوت قرآن: تلاوت قرآن آراممان میکرد. یک قرآن داشتیم، دورهای و نوبتی میچرخید. گاهی میشد نصف شب بیدارمان میکردند میگفتند: «نوبت تو شده» و قرآن را تحویل میگرفتیم.
4. دعاهای فردی و گروهی: رازونیاز با خدا باعث سبک شدن غمها و نگرانیهایمان میشد. دعا، بهویژه دعاهای گروهی ما را قوی و ارتباطمان را با خدا و اسرای دیگر محکمتر میکرد.
5. سرگرمی و بازیهای خلاقانه: سرگرمی و بازیهای خلاقانه بسیار متنوعاند؛ مانند کُشتی، مشاعره و... .
6. کارها و هنرهای دستی
7. حفظ قرآن و حدیث
8. قدرت ایمان:آنجا مثل روز برای همه روشن شد که افراد معنوی و مذهبی سرشار از انرژی و نشاط بودند و با همدلی و سنگ صبور شدن، به دیگران انرژی مثبت میدادند.
9. قدرت مزاح: شاید هیچکس مانند یک آزاده از نقش دارویی و درمانگری مزاح و شوخطبعی آگاه نباشد. امروزه در مجلهها دربارة باشگاه خنده و خندهدرمانی و فواید روانشناختی آن بسیار مینویسند. در زندان عراق دیدیم که شوخطبعی و مزاح به مشکلات ریشخند میزند و غمها را دکّوفک میکند. البته شوخی و خنده سطح اقیانوس روان را آرام میکند. آرامش بیکران با باورهای دینی و انجام تکلیف و زندگی عاقلانه به دست میآید. در اسارت یافتیم که خنده بدون حضور خدا، خندیدن به ریش خودمان است. جایی که خدا نیست، نگرانی ماندگار است؛ چون نگرانی بیعار است؛ از در بیرونش کنیم، از پنجره بازمیگردد.
10. پذیرش واقعیت: در اسارت آموختیم که کمتر کسی میتواند بهموقع مشکلی را که نمیشود برایش چارهای اندیشید بپذیرد. برخی از آزادگان، سریع همهچیز را پذیرفتند و زندگی سازگارانة خود را آغاز کردند. عدهای که تعداد آنها کم نبود، ماهها میگذشت، ولی نمیتوانستند یا نمیخواستند قبول کنند که راه فرار ندارند و اتفاقاً همین امر، آنها را به هم میریخت. پذیرش مشکل لاینحل در وقت خود و چاره اندیشیدن بهنگام برای مشکلی که راهحل دارد، خود مهارتی است که به «تمرین» نیاز دارد و با بیتابی و بدون تمرین کسی چیزی به دست نمیآورد؛ اگر هم بیاورد هنگام روبهرو شدن با مشکل مانند بنزین زود میپرد. .[1]
پی نوشت :
1. محمدحسین قدیری، من مانده ام تنهای تنها(مهارت های رویارویی با غم غربت)، ص113.
سؤال: من یک خانم شاغل هستم و شوهرم نفقه من را می دهد با توجه به معضل بی کاری در جامعه و این که لازم است جوانان بی کار نفقه همسرانشان را بدهند، آیا برای من شرعاً اشتغال درست است با توجه به این که فرصت کار را از یک مرد می گیرم؟
مکارم: اشتغال زنان به کار، با حفظ جهات شرعى، حرام نیست؛ ولى بىشکّ مسأله تربیت فرزندان براى زنان مهمتر است و آنچه شما بیان کردید هرچند شرعاً اشکالی ایجاد نمیکند ولی دغدغه بجا و شایستهای است.[1]
فاضل:اگر شوهر شما اجازه رفتن به کار را بدهد و محیط کار شما نیز برای شما هیچ مفسده نداشته باشد و اختلاط با نامحرم هم نباشد کارکردن اشکال ندارد اما اگر شوهر شما اجازه رفتن به کار را ندهد یا محیط کار شما در اثر ارتباط با نامحرم مفسده دار و تحریک کننده شود رفتن به کار برای شما حرام میباشد.[2]
[1]. استفتاء مؤلف کتاب بوسه بر دست از دفتر آیت الله مکارم شیرازی، کد ثبت 70_07_08_91، تاریخ دریافت پاسخ 8/8/1391.
[2]. استفتاء مؤلف کتاب بوسه بر دست از دفتر آیت الله فاضل لنکرانی، کد ثبت سؤال 48549, تاریخ دریافت پاسخ 28/9/1391.
کار مضاعف خانهداری و همسرداری
سؤال:زنی شاغل هستم که کل روز کار میکنم. کار مضاعف خانهداری و همسرداری نیز بر دوشم است.
الف) شوهرم در خانه به من کمک نمیکند و میگوید کار خانه مربوط به زنان است. وظیفة همسرداری و خانهداری و مراقبت از فرزندان تا چه حد وظیفة من است؟
ب) شوهرم میگوید که باید درآمدت را به من ـ که مدیر خانه هستمـ بدهی. آیا این کار بر من واجب است؟ او میگوید که اگر پولت را ندهی، من اجازه نمیدهم از خانه بیرون بروی. آیا این کارش شرعاً صحیح است؟
ج) آیا من میتوانم پولم را خرج امور شخصی کنم؟
د) همسرم ادعا میکند که کار سنگین بیرون از خانه تو را در تمکین خاص (رابطة زناشویی) و عام بینشاط کرده است. بنابراین، من حق دارم که اجازه ندهم کار کنی، و یا اجازه دهم و در برابر آن سهمی از حقوق تو را بگیرم. آیا این کارش شرعاً درست است؟
همه مراجع:الف) امور خانه و فرزند از وظایف واجب خانمها نیست؛ لکن مناسب است که از کارهای خارج خانه کم کنید و بیشازپیش به امور فرزندان و تربیت آنها اهتمام نمایید تا فرزندان شما با تربیت صحیح و درک محبت بیشتر مادر پرورش یابند.
ب) درآمد شما ملک خودتان است و شوهر حق ندارد بالاجبار آن را مطالبه کند و اگر بدون رضایت بگیرد، ضامن است، و اما اجازة کار و خروج از خانه تابع شرایط ضمن عقد و اجازة استخدام است.
ج) اختیار مصرف حقوق و درآمدتان با خود شماست و نیاز به اجازة شوهر ندارد؛ هرچند مشورت با شوهر در مصرف آن میتواند مانع بروز اختلاف خانوادگی شود.
د) اجازة کار و خروج از خانه تابع شرایط ضمن عقد و اجازة استخدام است؛ البته اگر شرط قبلی در ضمن عقد یا اجازة استخدام در گذشته داده نشده است، مرد میتواند از خروج زن جلوگیری کند و یا خروج را موکول به دریافت پول کند.[1]
سؤال:من نفقة همسرم را میدهم؛ ولی او به دلیل اینکه میخواهد استقلال مالی داشته باشد، شغلی انتخاب کرده است. حکم این کار در شرع چیست؟
همه مراجع:خروج زن از خانه باید با اجازة همسر باشد؛ اما اگر اجازة استخدام را دادهاید و یا در ضمن عقد، شرط کار در خارج خانه کرده است، نمیتوانید او را از کار منع کنید. بلی، اگر نیاز مادی نداشته باشید، بهتر است که به تربیت فرزندان اقدام کند.[1]
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |