باور غلط
طلاب و حتی علمایی چون علامه مجلسی و... چه دردی از اجتماع را درمان می کنند؟
پاسخ:امروزه سازمان بهداشت جهانی برای انسان ابعاد رشدی «زیستی»، «اجتماعی»، «روانی» و «معنوی» را به رسمت می-شناسند. همان گونه که مثلا پزشکان متکفل سلامت جسم و روان شناسان و روان پزشکان متکفل سلامت روان(ذهن و اعصاب) هستند، علما و روحانیون متکفل سلامت روح که اصلی ترین بعد حیاتی انسان می باشند. حضور روحانیون در مراکز مختلف، مؤسسات، اداره ها و سازمان های دولتی و خصوصی، دانشگاه ها و مساجد و حسینه ها و فواید زیادی دارد. آنها به قول امروزی های همیشه آنلاین هستند. یعنی شما یک روحانی را نمی بینید که وقتی مثلا در پارک یا ایستگاه اتوبوس باشد و پاسخگو نباشد و بگوید من در مرخصی هستم، روحانیون در مترو، فرودگاه، ایستگاه قطار، پارک، ایستگاه اتوبوس واحد و...هرجا باشند، در خدمت مردم هستند و پاسخگو. البته با تخصصی شدن علوم حوزوی اگر سؤالی در حوزة تخصصی روحانی ای نباشد به روحانی یا مراکز پاسخگوی معتبر مثل مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، حوزه علیمه قم، سایت اندیشه قم، سایت گفتگوی دینی، سایت گفتگوی قرآنی، سایت نهاد دات نت، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی(تلفن: 096400، و.... ارجاع می دهند. برخی از فواید دیگر حضور روحانیون در مساجد و دانشگاه ها، اداره ها، کارخانه ها و ... عبارت است از:
- قضاوت
- همدلی با قشر محروم
- بیان تاریخ اسلام و تحلیل تاریخ،
- آموزش قرآن، تجوید، شأن نزول آیات
- پاسخگویی شبهات دینی در جامعه اسلام
- رفع اختلافات در محل زندگی، محیط کار، دانشگاه و..
- مقابله مفاسد اقتصادی رشوه، دزدی و....با تقویت باورهای دینی
- همدلی با بیماران و افراد آسیب دیده در حوادث طبیعی و فقدان ها
- بیان شیوه های صحیح تربیتی و برحذر داشتن از آسیب های تربیتی.
- تشویق مسؤولان به تقوا و رعایت حق مظلوم در محیط کار و زندگی،
- تحکیم نظام خانواده ها با سخنرانی، مشاوره مذهبی و دروس اخلاق در خانواده
- تشویق مردم به کار و کسب حلال و اجتناب از بیکاری با بیان سیره رسول خدا و ائمه
- کمک به نهادینه کردن اخلاق الهی، فردی و اجتماعی به جای سود اندیشی، و فردگرایی و...
- جهت دهی افراد خیر و واقف برای تأسیس مراکز عام المنفعه مثل درمانگاه، کتابخانه، مسجد
- کمک به بهروری از فواید و آثار مختلف دین و دینداری که مورد قبول روان شناسان دین در غرب هم است،
- آموزش خودشناسی اخلاقی و آشنایی با صفات مثبت و منفی و راه های تقویت بعد مثبت و رفع عیب های اخلاقی
- و...
روحیه،معنا و باورها، اکسیرهایی هستند که سراسر زندگی را تبدیل به طلای نشاط، پویایی و امید میسازند، به گونهای که در یک کلام میتوان گفت: «انسان، نان باورهایش را میخورد و به آنها زنده است». روحیه نداشتن و احساس بیارزشی، یعنی مات شدن در صحنه زندگی و باختن سرمایه هستی. در مقابل، توجه به سرمایه وجودی خود و سیراب شدن از جهان بینی و ایدئولوژی دینی یعنی دمیده شدن روحی تازه در کالبد بیرمق و پژمرده جسم خاکی انسانها. ما در این سرای تزاحمها و تعارضها با ناکامیها و بلاها روبهرو میشویم و بیشتر از هر چیز، نیازمند روحیه و معنا هستیم و با همین روحیه و باورهایمان است که خورشید امید و معنا را از پشت کوههای یأس و ناکامی جلوهگر میسازیم. از جمله کارهای با ارزشی که در این راستا برای ناکامان روحی صورت گرفتهاست، خدمات پزشکی [ 1 ] است که کار آن، رسیدگی به وضع روحی بیمار در دوران بیماری است. از حدود اوایل دهه ????م، در بسیاری از دانشگاه های بزرگ امریکا این مسئله مطرح گردید که درمان بیمار، تنها با دارو و سایر مراقبت های پزشکی میسّر نیست و اثرات درمانی این خدمات به میزان زیادی به روحیه بیمار بستگی دارد. هر قدر روحیه بیمار بهتر باشد، سرعت درمان وی بیشتر و خدمات درمانی، بهتر و موثّرتر است.
برای تأمین این نظر، در «هیوستون» امریکا در مجتمع عظیمی که مرکب از بیش از پانزده بیمارستان و درمانگاه و چند دانشکده پزشکی است، مرکزی به نام «مؤسسه مذهب» [ 2 ] به صورت یک مرکز آموزشی با دوره چهارساله به وجود آمد. دانشجویان این مؤسسه در رشته «خدمات روحانی پزشکی» لیسانس میگیرند. در این مؤسسه، هیچ نوع دین یا مذهب خاصی به طور انحصاری مورد نظر نیست و آموزش داده نمیشود. علاوه بر آموزش ادیان، مقولات و موضوعات فلسفی-اخلاقی، روان شناسی و روان کاوی در برنامه آموزشی قرار دارد. فارغالتحصیلان این مؤسسه، در بیمارستان ها در کنار سایر خدمات پزشکی با استفاده از اعتقادات مذهبی خود بیمار، خدمات معنوی-روحی به بیمار میدهند، یا برای انجام دادن فرایض دینی به وی کمک میکنند. همچنین در برنامه آموزشی دانشجویان پزشکی، چند واحد از دروس این مؤسسه گنجانیده شده، تا پزشکان نیز بدانند که توجه و رسیدگی به ذهن یا روان بیمار و معتقدات او، در درمان بیمار، نقش مؤثر و تعیینکنندهای دارد.
آری، انسان، فقر محض است و بیخدا هیچ
با جریان یافتن دین در رگ های روحی و معنوی انسان، زندگی معنا، نشاط و پویایی مییابد و البته دیو سیاه پوچی و نیستی، مهمان و آفت روحی کسانی است که دین را افیون میخوانند و با بستن چشمان خود، آفتاب پر فروغ عالم افروز را منکر میشوند. [ 3 ]
برخی از دشمنان که از نقش چشمگیر روحانیون و پیوند محکم مردم با ایشان خبر دارند و این اتحاد را مخل به نشر فرهنگ منحط خود می دانند تلاش می کنند، این رابطه را خراب کنند. به همین دلیل به انواع و اقسام شبهات، شایعات، جوک ها دربارة روحانیون پناه برده اند. یکی از آنها این است که گرفتن اجر برای امام جامعت اشکال دارد. در حالی که نقش روحانی فقط منحصر به امام جماعت نیست و فواید زیادی دارد و افراد متدین برای احیای اسلام با جان و دل یک روحانی را اداره می کنند و برایشان شبهات دشمن مهم نیست. به همین دلیل هم می بینم که افراد مغرض و بی توجه به دین که هیچ وقت برای مسجد و امور فرهنگی – دینی هزینه ای نمی دهند، بیشتر این شبهات دشمنان را نشخوار می کنند.
اجرت نماز
برخی بدون توجه به فواید بی شمار یادشده، برای طرد روحانیون از صحنه اجتماع، همه فعالیت های ایشان را در مزد گرفتن برای امامت جماعت خلاصه می کنند و می گویند روحانی نباید برای نماز جماعت اجرت دریافت کند. بله از نظر شرعی روحانی برای نماز جماعت اجرتی دریافت نمی کند ولی اجر زحمات دیگر مانند بیان تاریخ، قصص انبیا، رفع مشاجرات و اختلافات خانوادگی و...اشکالی ندارد به ایشان اجرت داده شود و ایشان هم اجرت دریافت کنند. افراد و مؤسساتی که به فواید یادشده واقف هستند می دانند که روحانی میز مانند معلمان، کارمندان برای گذراندن زندگی خود و اهل و عیال و تسلط بیشتر بر تخصص خود به کمک های اقتصادی نیاز دارند متأسفانه سال های اخیر به دلیل مشکل تورم به مسائل اقتصادی روحانیون تبلیغی بی توجهی شده است. به گونه ای که برخی از مراکز تبلیغ اعلام کردند که ما نمی توانیم هزینه زحمات تبلیغی به روحانیون تبلیغی بدهیم و فقط می توانیم ایشان را به مساجد و مراکز معرفی کنیم.
-------------------------------------------------
1. medical ministry
2. Institute of Religion
3. خدا در ناخودآگاه نوشته ویکتور فرانکل ترجمه ابراهیم یزدی، به نقل از دو ماهنامه حدیث زندگی نقش معنا در زندگی.
.....
برگرفته از:
محمدحسین قدیری، نرم افزار تافته جدانابافته( بخش عایق های تبلیغی)، سایت گفتگوی دینی
دانلود کنید:
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |