1.خیال نکنید بدون عشق و ایمان مى شود کارى کرد! این روح را تقویت کنید. اینکه من این قدر تکیه مى کنم که نیروهاى مؤمن و حزب اللهى را در بخش هاى مختلف کار و تشکیلات دولتى بیاورید و به کار بگمارید، براى خاطر این است که نیروى مؤمن و دل مؤمن، این روح را تأمین خواهد کرد. به جسم اکتفا نکنید.
2. در گزینش افراد ملاحظه کنید، کسانى باشند که این خصوصیات را رعایت بکنند -هم جهات اسلامى، هم جهات انقلابى، هم جهات ارزشى را - تا کار، واقعاً چنان که باید و شاید، پیش برود و هیچ لنگى و مشکلى پیدا نکند و به ابتکار، میدان بدهید.
3.در محیط کار، سعى کنید از همهى توان و استعداد و ابتکار خودتان استفاده کنید.
4. ماهیت کارِ کارمند، خدمت است.
5. محیط کارمندى، محیط شرافت و پاکدامنى و محیط کار براى اسلام و مسلمین است.
6.نگذارید ساعتى از ساعات کار شما، به بطالت یا به کم کارى بگذرد.
7.الان مسئله ى اشتغال حقیقتاً جزو چند مسئله ى درجهى اول ماست.
8.استقلال ملت و کشور، به تلاش و زحمت کارگران بستگى دارد.
9.این کارى که شما [کارگران] براى توسعه و پیشرفت کشور مى کنید، این یک عبادت قطعى است.
10.شما کارگرها نقش مهمى در کشور دارید. بار اصلى تولید روى دوش شماست.
11 . قشر عزیز کارگر مایه ى افتخار ما و نظام جمهورى اسلامى است.
12.کارگران در دو جبهه ى کار و جنگ تلاش ارزنده یى از خود نشان دادند.
13. کارگر شأن معنوى و انسانى بالایى را در جامعه دارد.
14. همه ى ذرات عالم کارگرند.
15. ارزش کارگر آنقدر والاست که پیغمبر دست او را بوسید.
16. استقلال ملت و کشور، به تلاش و زحمت کارگران بستگى دارد.
17. امروز مسئله ى اشتغال در کشور ما یک مسئله ى بسیار مهم و اساسى است و اگر برنامهریزىِ خوب و کارآمد و عمل جدى دنبال این عنوان وجود داشته باشد، به وضوح مشکلات به تدریج کاهش پیدا خواهد کرد.
18. پرداختن به مسئله ى اشتغال و فعالیت تولیدى و مفید، وظیفه یى است که از معنا و مفهوم جمهورى اسلامى مىجوشد.
19. پرداختن به مسئله ى اشتغال یکى از مهم‌ترین گره گشایی‌ها در کار مردم است و گره گشایى، سیرهى علوى است.
20. محور همه ى سیاست‌های کلان اجرایى باید ایجاد اشتغال در کل کشور باشد. معناى اشتغال این است که جوانِ مستعدِ آمادهى به کار، فرصت تلاش و فعالیت به دست بیاورد تا هم نیاز شخصى خود را از این راه برطرف کند و هم به پیشرفت و آبادانى کشور و رونق اقتصادى آن کمک کند
منبع: بوسه بر دست، محمدعلی قدیری، محمدحسین قدیری، ص15.
|
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار می‌کنم طناب می‌کشم و بیل می‌زنم تا خرجی خانواده‌ام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |
