آیتالله سید جعفر شبیری زنجانی:
امام و مرحوم ابوی بالا سر حضرت امام رضا علیهالسلام، آشیخ حسنعلی را میبینند. میآیند که با ایشان صحبت کنند، ایشان زیارت میخواندند و اشاره میکنند بروید جلوی مدرسه حاج ملا جعفر، زیارت را که خواندم، به آنجا میآیم.
به آنجا میآیند و ظاهراً امام به ایشان میگویند: «شما را به این حضرت رضا علیهالسلام قسم میدهیم که علم کیمیا را به ما یاد بدهید».
ایشان میگویند: «اگر همه کوههای عالم را طلا کنید، آیا اطمینان دارید که از آنها سوء استفادهای نشود؟»
امام میگویند: «نه، اطمینان نداریم.»
میگویند: «پس چه اصراری دارید چیزی را که ممکن است موجب خسران شود، یاد بگیرید؟ اما من چیزی را به شما یاد میدهم که برایتان خسارتی ندارد و محتاج دیگران هم نمیشوید».
این را نشنیده بودم، بعداً از اخوی بزرگ حاج آقا موسی شنیدم و کاملش را برایم بیان کردند.
ایشان میگویند آشیخ میگفتند
اول آیةالکرسی میخوانید،
بعد تسبیحات حضرت زهرا«سلام الله علیها»،
بعد سه تا قل هو الله
و سه صلوات
و سه مرتبه « وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا » ( سوره طلاق، آیات 2 و 3).
پدرم میفرمودند بعد از آن دیگر هیچ وقت محتاج نشدم.
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |