http://bookroom.ir
...............
ارتباط با مولف:- 09132144696 ///// 09015475491
mh.gh110@gmail.com
در روایات و آیات زیادی کسب و کار حلال به عناوینی مانند «برتر از جهاد»، «نُه دهم عبادت»، «عبادت برتر»، «برتر از سحر خیز در راه خدا»، «سبب رستگاری»، «عامل بخشش گناهان»، «سیره انبیا و امامان» و... بیان شده است. هنگامی که رسول خدا (ص) از جنگ تبوک بازگشتند، سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر (ص) با او احوال پرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: «چرا دستانت زبر و خشن است؟!»
سعد گفت: «ای رسول خدا! طناب می کشم و بیل می زنم تا خرجی خانواده ام را تأمین کنم.»
پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید.
پیامبر (ص) با کارگر این گونه گرم و محترمانه رفتار کردند. در مقابل مردم دستش را بوسیدند. حال اگر پیامبر (ص) ببینند که ما حرمت کارگران زحمتکش را نگه نمی داریم و حقوقشان را نمی دهیم یا به موقع پرداخت نمی کنیم و یا دیه دست کارگری را که در کارگاه و شرکت ما آسیب دیده نمی دهیم، و... آیا ایشان از ما راضی خواهند بود؟ آیا نظر لطفشان از ما برنمی گردد؟ آیا او روز قیامت از ما شفاعت خواهند کرد؟ و ما همنشین او در بهشت خواهیم شد؟
به اعتقاد روان شناسان، جامعه شناسان، کارشناسان اخلاقی، تربیتی و مذهبی، «کار و تلاش هدفمند» نقش پیشگیرانه در آسیب های فردی و اجتماعی دارد. عامل سازنده شخصیت و تفکر خلاق است و در درمان بیمارهای فردی (جسم و ذهن و روح) و اجتماعی فوق العاده مؤثر می باشد.
کتاب حاضر «الفبای کار و کارمندی از منظر اسلام» از سری مجموعه «بوسه بردست» است. این کتاب برگرفته از آموزه های قرآن شریف، احادیث، احکام دین، اخلاق، قانون کار و روان شناسی و... است که به صورت الفبایی تنظیم شده است. برخی از نکته ها به شکل بایس
ارتباط با مولف: 09132144696
09015475491
...............
http://bookroom.ir
کتاب حاضر با عنوان «الفبای کار و کارمندی از منظر ضرب المثل »، از سری مجموعه «بوسه بردست» است که شامل حدود نهصد مَثل می باشد. در این کتاب مراد از کار، عام است و شامل کارمندی، مهندسی، بنّایی، نقاشی، کشاورزی، پزشکی و...است. واژه ها و مَثل های مشکل در پاورقی توضیح داده شده و برخی از مَثل ها بر اساس آموزه های دین (عقاید، احکام، اخلاق)، روان شناسی کار و روابط انسانی و... تشریح و تنظیم شده است و مثل هایی که جزء خرافات و یا غیرعلمی بوده نقد قرار شده است.
ممکن است سؤال شود که چرا برخی مثل های این کتاب در کار و کارمندی صراحت ندارند؟! در پاسخ باید گفت ضرب المثل های این کتاب دو گونه اند:
الف- صریح: مَثل هایی که که صراحت در کار و کارمندی دارند؛ اغلب مثل های کتاب این گونه اند.
ب- غیرصریح: مثل هایی که صراحت در کار و کارمندی ندارند، ولی بیشتر از سایر مثل ها به فضای کاری و کارمندی مرتبط است، مانند «جوش نزن شیرت می خشکه.» چون در استرس های کار و روابط افراد با هم، تزاحم و تضاد آراء، اختلاف سلیقه ها و اصطکاک نظرات، سبب خشم، حرص خوردن و... می شود.
این کتاب قابلیت استفاده برای مسابقات کتابخانی در اداره ها، سازمان ها، مدارس و غیره را دارد.
http://bookroom.ir
...........
ارتباط با مولف:- 09132144696
09015475491
mh.gh110@gmail.com
شش نمونه از این شوخی ها را در زیر مطالعه می فرمایید:
1- یکی از علمای فیضیه منبر رفته بود. ایشان می دیدند که برخی از طلاب موی سرخود را از ته می زنند و محاسن خود را بلند می گذارند. برای این که غیرمستقیم ایشان به خصوص افراد جوان را از این کار نهی کنند. داستان یوسف و زلیخا را با آب وتاب تعریف می کند تا رسید به آن جا که حضرت یوسف از دست زلیخا فرار کرد. این جا که رسید گفت: من اگر جای یوسف بودم ریش بلندی می گذاشتم و موهایم را از ته می زدم تا نیاز نباشد از دست زلیخا فرار کنم. این طوری این زلیخا بود که پا به فرار می گذاشت. پیامبر(ص) به موی خود رسیدگی می کردند و روغن خوش بو می زدند.»
2- یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری می گوید: ایشان احترام بسیاری به همسر خود می گذارند و این احترام جواب سال ها صبر و استقامت همسرشان است معظم له درباره همسرشان می فرماید «ایشان حتی یک بار از وضع سخت زندگی و هنگامی که در زندان به سر می بردم گله نکرده اند» یک روز من بر سر سفره ای در کنار رهبر نشسته بودم، خانم ایشان هنوز نیامده بودند. وقتی ایشان آمدند رهبر ما با حالت شوخی و احترام فرمودند «برای سلامتی حاج خانم صلوات بفرستید.
3- آیا ازدواج دختر با جن جایز است؟
آیت الله بهجت: چون معرضیت زیادى براى فتنه و منازعه دارد و خوف خطر دارد، خلاف احتیاط است و بر تقدیر جواز، احوط متعه است یا اینکه طورى باشد که شرط کنند به نحو شرط نتیجه وکالت را که اختیار طلاق با دختر باشد؛ البته درصورتی که از جهت اسلام و ایمان کفو باشند.
4- یکی از اساتید دانشگاه در کلاس روزی با تعجب پرسید ببینم طلاب به جای این که بگویید همسر یا خانمم می گویید؛ منزل؟ بچه ها خندید و گفتند همه نه ولی مرسوم هست بین برخی از طلاب که در نزد نامحرم، حریم حفظ می کنند. یکی از طلاب شوخ گفت: البته با طرح مسکن مهر و... اگه طلبه ها خونه دار بشن به زودی به جای «منزل» می گویند آپارتمان! و ادامه داد البته در وجه تسمیه «منزل» اختلافاتی است برخی از زنان می گویند منزل در اصل «مَن زُل» بوده یعنی آقای خانه وقتی وارد خانه شود به جای این که با من و بچه خوش وبش کند، در غار تنهایی خود می رود و یا بروبر به من زُل می زند. برخی مردان گویند در اصل مَن ذل بوده یعنی من آن جا ذلیل هستم؛ و گروهی گویند مَن ظِلّ بوده یعنی خانواده زیر سایه من هستند.
شوخی های عادی و روزمره اسلامی نیز در کتاب یافت می شود:
5- زن: می خوام وقتی مُردم نذاری نامحرم منو تو کفن ببینه و باید خیلی فاصله داشته باشند.
مرد: تو زود بمیر من قول میدم این خواهش تو را دقیقاً و موبه مو عمل کنم. زن: واقعاً اگه من بمیرم چی کار می کنی؟ مرد: نگو اصلاً حرفش رو هم نزن که دیوونه میشم.
زن: یعنی زن دیگه ای نمی گیری؟
مرد: نمی دونم ولی از آدم دیوونه هر کاری برمیاد.
و حتی شوخی هایی که به نظر خط قرمزی می آیند:
6- یکی از اساتید می گفت: خب چه عیبی داره مرد به زنش بگه جیگرطلا. (البته در خلوت) این همان عشقی می شه که امام صادق(ع) فرمودند: این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم» هرگز از قلب زن بیرون نمی رود. دیگه همراه با این جمله، بار هیجانی زیادش هرگز از دل همسر بیرون نمی رود! گاهی با نگفتن همین کلمات عاشقانه، افراد بیماردل برای زنان نامحرم دام پهن می کنند و شکارشان می نمایند. برخی زنان می گویند به دلمان ماند که یه بار هم شده از شوهرمان بشنویم که دوستمان دارد. یا با نام خودمان که عمری با ما بوده، صدایمان کند. اگر به همسرتان نگویید جیگرت را بخورم یا اگر به دخترتان سخنان عاشقانه نگویید، ممکن است خدای نکرده یک شکارچی، صیدشان کند. به همین دلیل است که در دین اصرار شده که همسران، محبت خود را در قاب الفاظ بگذارند و به هم هدیه بدهند.
الف) عوامل حقیقى کامیابى
1- کار در خور ذوق و استعداد
2- کار و کوشش و فعالیت
3 ایمان به هدف
4- استقامت و پشکار
5- تمرکز فکر
6- نظم و انضباط
7- کار را از جاى کوچک شروع کنیم
8- از پیروی هاى نسنجیده بپرهیزیم
9- شور و مشورت
10 تاریخ یا آزمایشگاه بزرگ زندگى
11- استفاده از فرصت
12- قاطعیت و تصمیم
13- آشنائى به اوضاع زمان
14- تجربه اندوزى از شکستها
15- شهامت و شجاعت
16- فداکارى و از خود گذشتگى
17- مشکلات و مصائب
18- واقعیات را آن چنان که هست بشناسیم
19- انعطاف پذیرى در برابر حوادث
20- اتقان در کار و عمل
ب)عوامل موهوم پیروزى :
1- بخت و اقبال
2- در انتظار تصادف ها
3- سرنوشت به معناى غلط
4- بزرگ زادگى و ثروت موروثى
برای مطالعه رک:http://elib.anhar.ir/pageview.asp?ID=1476
پیر مرد با تبسم گفت: خدا رو شکر یه روز هم از زندگی ام ناراضی نبودم و درجه آمپر خُلقم پایین نیومده. آخه من « پیرغلام» حسینم. با این که نه تنها محرم، بلکه که نه تو کل عمرم در عشقش می سوزم.
تذکر: پیرغلام لقب خادمان و مداحان و ذاکران پیری است که در طول سال هم در ایام سوگ و غم ایشان،«روضه خوانی» و هم در روزهای شادی و فرح اهل بیت(ع) «مولودی خوانی» دارند.[1]
پی نوشت :
1. محمد حسین قدیری، ماهنامه خانه خوبان، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
محمدعلی قدیری هنگامی که رسول خدا، از جنگ تبوک بازگشت. سعد انصاری به استقبال ایشان شتافت. پیامبر(ص) با او احولپرسی کرد و دست داد. سپس به او فرمود: چرا دستانت خشن و زبر است؟ سعد گفت: ای رسول خد! با بیل طناب کار میکنم طناب میکشم و بیل میزنم تا خرجی خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر دست او را «بوسید» و فرمود: این «دستی» است که آتش دوزخ به آن نخواهد رسید. ............... پل ارتباطی: m.h.ghadiri110@gmail.com |